مبارکه مبارکه مبارکه
استقلال تمام زندگيمي خيلي خلي بيشتر از خيلي دوست دارم
زود بيا منم اپم
سلام
خوبي ؟ممنون که اومدي
تو پرو فايلم هست ولي خوب چون تويي 14 .
نفهميدم چي شد که خواستي بفهمي . مهم نيست البته
من برگشتم با تبريک
بدو بيا که اپم
خدافظ
سلام بچه هاکجايين پيداتون نيس اين دوروزاينترنت ماقطع بودنيلو
جمال ابجي محبوبه کجايين?
آرش برهاني از استقلال اخراج شد
زود زود بيا تا ببيني چي شده!نظر يادت نره
يکي ازمعلم هام که خيلي باهم خوبين ميگفت ساکت شدي يه خورده شيطوني کن دلم واسه سروصداهات تنگ شده بوددخترمن گفتم خانوم مگه بده ديگه اذيتتون نميکنم خب خانوم شدم ديگه گفت نه يه جورايي شدي منم خنديدم ازقيافم همه ميفهمن حالم مثل قبل نيس
من دارم سعي ميکنم ادم قبلي باشم گذرزمان همه چيزوحل ميکنه
ميدونم من نيازي به دکترندارم اگه سعيدخوشبخت شه منم خوب ميشم
محبوبه جون امروزنميخواستم برم مدرسه ولي يکي ازدوستام
گفت حتمابرم امروزکه تومدرسه بيکاريم برام سوپرايزدارن منم نخواستم دلشونوبشکنم من که اين کاروخوب بلدم رفتم يعني سياوش رسوندتم وقتي رفتم تومدرسه صداازکلاس مادرنميومدخيلي تعجب کردم اخه بچه هايه ماخيلي شيطونن وقتي رفتم تويهوهمه ي کلاس جيغ کشيدن وباداباداميخوندن دوستاي گلم برام يه کيک کوچيکم گرفته بودن خيلي ذوق کردم اينقدرسروصداکردن که مديرمون اومدگفت چه خبرتونه بچه هاگفتن خانم عروس داريم امروزوبيخيال مديرمون خنديد
گفت باشه بچه هاي کلاس برام لقب عروسکودادن يعني هرکي توکلاس ما يه لقبي داره قبلاهااسمم سوگل بود وقتي زنگ تفريح که خوردرفتم پيش صميمي ترين دوستم که بهتون گفتم اسمش نگاره ولي بهش ميگيم عزيزاولش کلي ازش گله کردم که چرانيومده جشنم
گفت داداشم نذاشت گفتم اخه چراگفت شکست عشقي خورده
گفتم خب به من چه اصلاچه ربطي به جشن من داشت گفت بيخيال
گفتم فهميدم بهش گفتم که ميخوام يه چيزايي بهت بگم گفت بگو
منم بهش همه چيزوگفتم ازش پرسيدم قصدازدواج داره يانه همين جوري مونده بودگفت شنبه بهم جواب ميده حالاوقتشه که باعمه حرف بزنم اونم ازسعيدبپرسه وراضيش کنه بامن که قهره خداکنه رضايت بده نگارخيلي خانومه محبوبه جون منم دارم سعي ميکنم ديگه ناراحت نباشم ولي باورکن اشکام دست خودم نيس خودش مياد
من دلم نميخوادسياوش بخاطرمن بسوزه اصلاولش کن ديگه نميخوام درموردش حرف بزنم
سلام خوبين امروزدوباره شقايق زدبه سرش امابه خيال خودش من نميفهمم مثلاميخوادتوداري کنه ولي بغضش داره اشکمودرمياره خداياااااااااااااااااااااااااااااچيکارکنم ديگه هرجوري شده ميبرم دکتر
امروزظهراومده بودخونمون بعدناهارمن رفتم بيرون يه کاري داشتم شقايق پيش ارش بودانگارارش يه اهنگ غمگين گذاشته بوده اينم دوباره رفته توفکروقتي اومدم ديدم گوشه تخت نشسته وزانوهاشو گرفته توبغلش چشماشوبسته داره بي صداگريه ميکنه اينقدرتو فکر بود که حتي نفهميدمن اومدم من يهوگفتم ارش اين چرتوپرتاچيه گوش ميکني همه ي اهنگاشودليت کردم من اهنگايه غمگينه شقايقوهم ازگوشيش هم ازکامپيوترش پاک کردم وقتي فهميدمن اومدم يهواز جاش پريدزودازجاش پريدواشکاشوپاک کردوخنديدانگارکه هيچي نشده ولي چشاش قرمزبود وپراشک بهش گفتم بيابريم بيرون کارت دارم بردمش تواتاق خودم بهش گفتم ديوونه چرابازم ناراحتي گفت نه من چيزيم نيست خنديدگفت ببين خوشحالم تونگران نباش وسايلشوجمع کردوگفت من ديگه ميرم خونمون گفتم ديگه گريه نکنياجان من گفت باشه عزيزم اگه شب وقت داشتي بياباهم بريم بيرون گفتم حتمارفت خونشون شب که باهم رفتيم بيرون مثلاميخواست من ازاينکه تودلش چيه چيزي نفهمم ياناراحت نباشم به خيالش من نميفهمم خنده هاش زوريه بخاطرمن خودشوميزنه به بيخيالي اينجوري بيشترداقون ميشه اخه مگه چندسالشه که اين همه غم داشته باشه من ميخوام کمکش کنم نه باعث دردش راضيش ميکنم تابريم پيش روانپزشک
اينجوري خيلي عذاب ميکشه