خلعتبری و حبه انگور!(قسمت اول) tacklesevvom.com: یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود! یه روز خلعتبری و خاله ریزه و شنل قرمزی و سفید برفی داشتند با هم بازی می کردند، خلعتبری خیلی شیطون بلا بود، از توی زمین که اومد بیرون یه راست رفت سراغ شنگول و منگول و حبه انگور و در خونشون رو زد. - کیه کیه در می زنه؟ حبه انگور گفت: - خلعتبری!! تو از رو نمی ری؟ دیروز تو کفش های شنل قرمزی اقدامات بودار کردی کسی چیزی نگفت، گیس های سفید برفی رو کشیدی کسی بهت چیزی نگفت، قاشق خاله ریزه رو کش رفتی کسی بهت چیزی نگفت، با لگد زدی در خونه هاج زنبور عسل رو شکستی کسی چیزی بهت نگفت، حالا اومدی اینجا می خوای ما رو بخوری؟ برم بابام رو بیدار کنم بیاد سراغت؟!! حبه انگور رفت یک گونی روزنامه ورزشی آورد و گذاشت جلو خلعتبری و گفت: خلعتبری گفت: نه! تازه الان می خوام برم خونمون شمال، اونجا هم با ملوان صحبت می کنم هم با سپیدرود رشت، تو برگشت از قزوین می رم با پیکان و از کرج رد می شم با سایپا و سر راهم هم تو قم با صبا و یه سر می زنم همدان با پاس شاید هم رفتم بوشهر و ..... حبه انگور داد زد: بابا میای خلعتبری رو بخوری؟!!!
- منم، مادرتون، در رو باز کنین!
- نه بابا! تو رو خدا نه! من نمی خوام بخورمتون! اومدم ببینم میشه یه مذاکره با هم بکنیم شاید قرارداد بستیم با تیمتون!
- تا همین امروز با ذوب آهن، پرسپولیس، یه تیم اماراتی، تیم سوباسا اینا، تیم یوگی و دوستان و شش تا تیم دیگه مذاکره کردی، بس نیست؟
چرا موهات فرفریه خلعتبری؟!( قسمت دوم)
محمدرضا خلعتبری در یک حرکتی بچه تیزانه! بعد از اینکه شش بار ایران و سیزده بار تهران را دور زد و با تمام تیم های لیگ برتر مذاکره کرد و موفق شد خودش را عزیز و نازنین بکند و مبلغ شیرینی را روی قرادادش بکشد، قراردادش را با ذوب آهن تمدید کرد!
خلعتبری و حبه انگور( قسمت دوم)
یکی بود یکی نبود، یه روز خلعتبری رفته بود خونه شنگول و منگول و حبه انگور و داشت به اونا درس شیرجه زدن تو محوطه جریمه می داد، یکی در زد، حبه انگور رفت در را باز کند.
- کیه کیه در می زنه؟در رو با لنگر می زنه!
- منم، منم مادرتون!
خلعتبری از توی آیفون تصویری نگاه کرد و دید آقا روباهه است،صدایش را نازک کرد و گفت من حبه انگور هستم الان میام در رو باز می کنم، بعد از پله ها پائین رفت و روباه را خورد و برگشت پیش شنگول و منگول و حبه انگور!
ده دقیقه بعد یک نفر دیگر زنگ زد. خلعتبری از توی آیفون نگاه کرد، دید آقا گرگه است، همان کلک را زد و رفت تا آقا گرگه را بخورد، اما گرگه گیر سه پیچ داد که تو اصلاً چرا موهات فرفریه؟! و بدین ترتیب بعد از یک سری ماجراهای عبرت آموز، آقا گرگه خلعتبری را خورد!
تحلیل فنی: تیز بودن ممکن است یکبار به درد شما بخورد اما دفعه بعد ممکن است کسی اوضاع شما را مرتب بنماید! ابراهیم توره، بیگ زاده و یکی دو بازیکن دیگه هم قبلاً از این تیزبازی ها در آوردند، با تیم های دیگه نامه های عشقولانه نوشتند و لاو ترکاندند و بعد رفتند با تیم رقیب قراداد بستند، در نتیجه دچار آق هواداران شدند و فصل بعد بصورت اساسی تیم جدید را گلکاری کردند. توصیه ایمنی : در زندگی همیشه یک تپه گلکاری نشده باقی بگذارید شاید قرار شد پیک نیک بروید همانجا!
(این یه مطلبم استقلالی نبود ولی چون باحال بود گذاشتم!امیدوارم هوادارای خلعتبری و ذوب اهن ناراحت نشن!)
خرید های استقلال نهایی میشوند
شنیده ها حاکی از این است که خریدهای جدید استقلال تهران ،امروز با حضور در باشگاه استقلال قرارداد خود را با این تیم به امضاء می رسانند و سپس با حضور در هیئت فوتبال رسما به تیم آبی پوش تهرانی می پیوندند. میلاد میداوودی و عماد رضا بازیکنانی هستند که خبر توافق آنها با مدیریت باشگاه استقلال رسانه ای شده است و هواداران منتظر معرفی آنها به عنوان بازیکن جدید استقلال هستند.
بمب خبری آماده ی انفجار:بازگشت نیکبخت به استقلال؟!!!
هیچکس فکرش را نمیکرد که علیرضا نیکبخت واحدی چند روز پس از امضای قرارداد داخلی با باشگاه صبای قم پشیمان شود.
نیکی که با عقد قراردادی دو ساله به صبای قم پیوسته بود، حالا به دنبال راه حل است تا از این آچمز جدید فرار کند. ماجرای مذاکره مسوولان باشگاه صبای قم با حمید استیلی از یک سو و اتفاقات باشگاه استقلال از سوی دیگر باعث شد تا نیکی هرگز به جاده تهران – قم فکر نکند.
نیکبخت که در طول بازیهای لیگ نهم هرگز ارتباط خوبی با حمید استیلی سرمربی استیلآذین نداشت، هیچ وقت فکرش را نمیکرد که پس از عقد قرارداد داخلی با صبای قم، پای حمید استیلی به دفتر این باشگاه باز شود و مسوولان صبا با استیلی برای سرمربیگری این تیم مذاکره کنند. این درست که صباییها با محمود یاوری و حسین فرکی نیز مذاکراتی را انجام داده بودند ولی نیکی هرگز دوست نداشت تا باز هم شاگرد حمید استیلی شود. از سوی دیگر ابراز تمایل مسوولان باشگاه استقلال به جذب نیکی باعث شد تا ستاره سرخ آبی فوتبال ایران بار دیگر به فکر پوشیدن پیراهن آبی بیفتد. فتحا...زاده که علاقه خاصی به بمب ترکاندن دارد به احتمال فراوان با نیکی دیدار میکند تا شرایط پیوستن او به استقلال را مورد بررسی قرار دهد.
شنیدهها حکایت از آن دارد که نیکی برای پوشیدن پیراهن استقلال ابراز تمایل کرده و حتی در گفتوگو با یکی از نزدیکان باشگاه و فتحا...زاده صحبتهایی را در این مورد انجام داده است. اگر اتفاق خاصی نیفتد و ماجرای جذب نیکی مسیر عادی خودش را طی کند، به احتمال فراوان طی یکی، دو روز آینده مذاکرات نهایی بین فتحا...زاده و شهریاری انجام میشود تا به نحوی صباییها بیخیال قرارداد داخلیشان با نیکی شوند. البته این پایان اتفاقات مربوط به ماجرای انتقال نیکی به استقلال نیست چون ستاره پرحاشیه سرخآبیها دوست دارد تا پس از مدتها یک فصل آرام و بیسر و صدا را سپری کند
بازگشت به خانه بعد از دوسال
روزنامه امروز استقلال جوان
نویسنده : Blue Girl 9 تاریخ : سه شنبه 89/3/25