وبلاگ :
.: هواداران دو آتيشه ي استقلال :.
يادداشت :
ايمان مبعلي:به من بگوييد مهندس!
نظرات :
2
خصوصي ،
50
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سياوش
سلام بچه هاخوبين من که اصلاخوب نيستم چون عشقم خوب نيس پسرعمه ديوونه اش شب عقدمارگشوزده حالاخوبه زودرسوندش بيمارستان وگرنه...ازاون شب شقايق دپرس شده خفن فقط بامن حرف ميزنه ازمنم خواست اين چندروزپيشش بمونم الانم اومدم خونه يه کاري دارم زودبرم همش گريه ميکنه منم مثلاميخوام جلوشوبگيرم پا به پاش گريه ميکنم ميخوادسعيدوببينه ولي اون نميخواداينوببينه حتي من خودم ازسعيدخواهش کردم ولي ميگه توکه گرفتيش ازمن پس بروخوش باش مثلاديروزکه حالش بهتربودگفتم بهش که بياباهم نقاشي کنيم ديدم برداشته سفحه روسياه کرده يه دخترم وسطش کلي بدوبيراهم به خودش نوشته يهوسرش رواوردبالازدزيره گريه منم سرشوگرفتم توبغلم وباهاش گريه کردم من نميتونم اشکاشوببينم چيکارکنم بهش ميگم بريم بيرون دوربزنيم نميادبريم دکتر نمياد ميگه فقط ميخوام سعيدوببينم اخه شقايق نفسه منه الان دارم ازغصه ميمرم
پاسخ
......