سلام دوست جوووووووووووووووووووووووووووووون
من اومدم
سوغاتي هم گل روي ماهمو اوردم
تولد ارش مبارک
حال کردي چجوري ترکوندم
قابلي نداشت
موفق باشي
چمال جوون اونکه جوک جديد بلد نيس آخه پسر خوب من وسط مدرسه ها لنگه چکار ميکنم ولي خداييش خيلي برنامه هاشون بيمزه بود نمي ارزيد آدم تاصب با اينا بيدار بمونههر جا ميره همين جوک رو ميگه رودونيو خيلي هم ماهن ما هم خيله مونوا به يوين که ا همه وازه شون شوخي اکنيم والا قشميو که ظرفيت شوخي کردن شو نين اصلا رودون بهشت جنوبن ا هم ا طرف مه ب رودونيواصلا بيخيال ميناب و رودان و لنگه و جاسک و قشم و بستک و سيريک و حاجي آباد و گاو بنديخمير و کيش و هرمزو...
عشق است استقلال و خليج فارس تا ابد با رنگ آبي ميدرخشد
آبي استقلالي رو عشقه
باشه جک روداني مي گيم.ولي اين ابراهيم هم جکاش جالب نيست.شيره بد نبود.جکايي که تو لنگه مي گفت سي ديش چند روز قبل ديدم.جک حليم که مي گه حالم بد ميشه هزار بار شيندم ديشب هم تکرار کرد.همه جکاش هموني بود که تو لنگه گفت به جز همون يکي که الان گفتم برا مينابيا گفته بود..راستي تو لنگه بودي وقتي جک مي گفت.عصر بايد تو بازي چرت بزنم هنوز نخوابيدم،يعني از ديروز
چند سال قبل که تازگيا ماشين TOYOTAاورده بودن رودان ،يه روداني هوس مي کنه بره سوار بشه. ميره پيش راننده جلو چند مي گيري سوار بشم ميگه 500 تومن.عقب ماشين چند؟250 تومن.روداني:دنبال ماشين بدوم چند؟راننده 100 تومن.روداني مي دوم.ماشين حرکت کرد روداني همين جور پشت سرش حرکت مي کرد.وسط راه روداني هي دست تکون مي داد راننده توجه نمي کرد وقتي رسيدن بندرراننده ازش پرسيد وسط راه دست تکون مي دادي کاري داشتي؟؟؟
روداني نفس نفس... مي خواستم بگم نگه داري همونجا پياده ميشم...حالا بخندبسن روداني هم ادمن گناه ايشه والا دس از سرشون بکشي.
يه روز يه بازرس از تهران ميره مدرسه ي رودان تا سطح تحصيلات دانش اموزاي رودان رو بسنجه.از يکي از شاگردا پرسيد تخت جمشيد کجا قرار داره زود بگو.دانش اموز شروع کرد به گريه کردن.بازرس به معلم ميگه اين چه وضعشه از دانش اموز سوال مي پرسم تخت جمشيد کجاست گريه مي کنه؟معلم به بازرس ميگه ببين اين بچه يتيمه يعني بچه به اين کوچيکي مي تونه تختي به اون بزرگي بدزده؟؟؟معلم گفت من خودم ضمانت مي کنم.بازرس رفت پيش مديراين چه وضعيه از دانش اموز سوال مي کنم گريه مي کنم معلم ضمانتش رو مي کنه.مدير بهش ميگه خونسرد باش بابا.يه چايي بخور يه تخت گم شده پول 2تاش رو من خودم مي دم.بازرس کلا هنگ کرد.زنگ زد به ريسش تو تهران ريسش هم روداني بود.گفت جريان از اين قراره دانش اموز گريه مي کنه.معلم ضمانت مي کنه مدير ميگه پول 2تا تخت مي دم حالا چيکار کنم.ريسش بهش ميگه حالا که اينطور شد تا وقتي تخت پيدا نکردي، برنگردددد.