اپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
ديروز واسه نيمه دوم خونه خالم بودم همه ي فاميلمون خونه پسر خالم دعوت بودن من وپسر داييم وداداشم خونه خالم داشتيم بازي رو مي ديديم وقتي بازي رو باختيم داداشم رفت خونه پسر خالم منم زدم زير گريه پسر داييم كه ديد حال من بده نرفت اونجا نشست پيشم شروع كرد منو آروم كردن حالا من يه بند گريه ميكردم اونم يه بند حرف ميزد و اشكامو پاك ميكرد تا ساعت5دقيقه به 11 اون حرف زد من گريه كردم بين حرفايي كه درباره ي اس اس ميزد تا منو آروم كنه ديدم اشك خودشم در اومد بهش گفتم تو كه لالايي بلدي چرا خودت خوابت نميبره گفت بيشتر از باخت اس اس اشكاي تو اشك منو در آورده خيلي حرفا زد كه الان كه فكر ميكنم مي بينم حق با اونه حوصله ندارم همشو برات بنويسم فقط چند تا جمله كه بيشتر رومن تاثير گذاشت رو مينويسم شايد تو هم آروم شدي بهم گفت من گريه نميكنم چون:
1) به خدا تو كل دارم
2)به اس اس اعتماد دارم
3)نبايد لنگيا اشکمو ببينن و شاد بشن
4)تيمي که باخته يه تيمه نصفه نيمه اس
5)عاشق يه نفرم که نبايد اشکمو ببينه
و بالا خره
6)شکست مقدمه پيروزيه
به اين حرفا فكر كن شايد تو هم آروم شدي من هنوز باورم نميشه كه باختيم ولي آرومم
سلام چطورين؟
من خيلي ناراحتم ديدين باختيم؟؟؟
اي خدااااااااااااااااااا
استقلال زلزله ..........محبوب هرچي دله
بچه ها يه سوال اگه اس اس نبود طرفدار كدوم تيم مي شدين؟؟؟؟