وبلاگ :
.: هواداران دو آتيشه ي استقلال :.
يادداشت :
يه خداحافظي تا سلام دوباره.....
نظرات :
21
خصوصي ،
577
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محبوبه عاشق آرش
سلام شقايق جون من ازسوم راهنمايي تابستونشم درس ميخووندم 1ماه درساي سال قبل 2 ماه هم درساي سال بعد رو پيشخواني ميکردم تا پارسال که بايد ميخوندم چون درسا سنگين تر و مهمتر بودن بيشتر رو درساي سوم وقت گذاشتم هنوز دو سه تا از کتاباي سومم مونده بود که يه اتفاق خيلي بد افتاد کتاب تو دستم بود ولي حواسم پي اون اتفاقه بود مدرسه ها که باز شد درس خوندنو شروع کردم ولي چه درسي من که معدل نهايي ام شده بود 19 معدل نيم ترم اول پيشم شد 17 بعدشم که پيش نهايي شد البته نيم نمره نسبت به نيم ترم اول بهتر شده بود ولي من راضي نبودم تو اين مدت هم که بيخيال کنکور شده بودم روز کنکور هيچ استرسي نداشتم مني که واسه دوتا سوال استرس داشتم از سالن که اومدم بيرون بابام پرسيد چطور بود گفتم بابايي من معماري قبول نميشم هيچ رشته ديگه اي هم نميرم گفت باشه بابايي ولي من به دخترم اعتماد دارم ميدونم که قبول ميشه تا اعلام نتايج رتبم افتضاح شده بود بابام باورش نميشد يه انتخاب رشته سوري کرديم حالاهم منتظرم ببينم اون چي ميشه ولي کنکور آزاد که کنکور نبود نخونده انتخاب اولمو قبول شدم بابام گفت هرچي خوت بگي امسال ميري يا واسه سال بعد ميخوني گفتم ميرم بابايي ولي واسه سال بعد هم ميخونم بابام هم قبول کرد