سلام به دوستاي خودم خيلي دلم براتون تنگيده بود ... آقا سياوش چي واسه خود ميبري و ميدوزي نميدوني وقتي سرت گيج ميره بعد ميري بيمارستان دکتر ميگه بايد بستري شه و خون دريافت کنه کاري که تا الان تو 18 سال عمرت سابقه نداشه چه حالي ميشي تازه بتر از اون اينکه خون واست گير نمياد من بازي تيم محبوبم رو از تو يه کادر کوچيک با گوشي ديدم اونوق شما ميگين بي خبر گذاشته رفته ديگه نميخواد بياد من و پسر داييم گروه خونيمون مث همه تو فاميلمون تنها کسي که ميتونست بهم خون بده اون بود اونم که بعد از اون شکست عشقي که خورد گذاشت رفت کيش گوشيش هم خاموش بود کسي هم باهاش تماس نداشت ذخيره خون بيمارستان هم که به گروه خوني من نمي خورد فقط به اندازه يه نفر از گروه خوني من داشتن که اونم مال يه بيمار تالاسمي بود تا ديروز صب که نميدونم چه جوري واز کجا پسر داييم باخبر شده بود وخودشو رسونده بود تازه به اون هم گفتن 18 سالت کامل نيس گفت آقاي دکتر دختر عمم داره به خون نياز داره اونوق شما واسه يه روز ميگين 18 سالت کامل نيس من کاملش ميکنم زود ازم خون بگيرين والا بيمارستان رو روسرتون خراب ميکنم يه ساعت دعوا راه انداخت هرچي بهش التماس ميکردم که نکنه من که اين هم طاقت کردم اين چن ساعت هم صبر ميکنم بالاخره ديروز ظهرخون و ازش گرفتن سريع کارا روکردن خونو دريافت کردم اومديم خونه دور برم شلوغ بود نميشد بيام بهتون خبر بدم همه باهم خونه ما نود ديدن بعد ش هم که رفتن من بيدار بودم ولي خيلي خسته بودم الان هم که حالم خوبه اومدم بهتون بگم که چرا نيومدم ولي سياوش خان از شما خيلي ناراحت شدم که اينجوري گفتين
حالا هم هر چند خيلي ديره ولي برد اس اس و تبريک ميگم مبارکه ولي هوادارا هم بد با خسرو رفتار کردن حالا به خاطر رفتاري که اونا کردن با يد مديرعاملمون چپ و راست از همه معذرت خواهي کنه درسته اون حقش بود ولي مدير عالمون حقش نيس از هر کس و نا کسي عذر بخواد مگه نه